ღღღ فانوس دلهای دریایی ღღღ
این وبلاگ (فانوس )فقط برای نورانی کردن دلهای دریایی شما دوستان می باشد و جنبه دیگری ندارد.
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فانوس دلهای دریایی و آدرس aminkhodamam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





وقتـــی دلـــت گــرفتـــه

وقتـــی غمگینـــی

وقتـــی از زنـــدگـــی سیــــری

حـــواستـــو خیلـــی جمـــع کـــن !

چـــون طعمــــه خــوبـــی هستــــی

[ 1 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 13:24 ] [ امین ]

من دارم می رم،

فکر نکنم دیگه همدیگر رو ببینیم...

منو فراموش نکن و به خاطر تمام بدی هام منو ببخش...
از طرف پاییز - یلداتون مبارک

[ 30 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 22:15 ] [ امین ]

 

آهنگ جدید و فوق العاده زیبا از امیر تتلو به نام بدتر شد با تنظیم و میکس مستر امیر دیوا که پنجمین آهنگ از آلبوم TATALITY ، منتظر ویدئو این کار شب یلدا از ف.د.د باشید، کار بسیار زیبا و شنیدنی شده، پیشنهاد میکنم از دست ندید (پخش اختصاصی ّف.د.د)

 

Save Target As
 
کیفیت 320
 
کیفیت 128
 
 
کیفیت 32
 
 

 

www.RapFa.com

[ 28 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 21:33 ] [ امین ]

درجلسه امتحان عشق
من مانده ام و یک برگه سفید!
یک دنیا حرف ناگفتنی
ویک بغل تنهایی و دلتنگی...
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!
در این سکوت بغض آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند!
وبرگه سفیدم
عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!
عشق تو نوشتنی نیست بانو...
در برگه ام کنار آن قطره
یک قلب کوچک می کشم!
وقت تمام است.
برگه ها بالا...

[ 28 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 14:40 ] [ امین ]

روزی از روزها ، شبی از شب ها ، خواهم افتاد و خواهم مرد ، اما می خواهم هر چه بیشتر بروم . تا هرچه دورتر بیفتم ، تا هرچه دیرتر بیفتم ، هرچه دیرتر و دورتر بمیرم . نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ، پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ، افتاده باشم و جان داده باشم ، همین . ((دکتر علی شریعتی))

[ 22 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 16:42 ] [ امین ]

به سلامتیه کامپیوترم :
که تنها دلخوشیمه
صبح که پا میشم اول از همه یاد اون میفتم
تنها کسیه که بهم نارو نمیزنه
هرچی هست بینمون را فاش نمی کنه
فیلم بازی نمیکنه
خودشا فقط و فقط برای من عرضه میکنه نه دیگران
...
بهترین خاطرات را با اون داشتم
وقتی خرابه انگار یک چیزی تو زندگیم کمه
صبح و ظهر وشب بدون هیچ منتی پیشمه
هیچ وقت تنهام نمیزاره
الکی بهونه نمیگیره برای رفتن
به کس دیگه ای دل نمیبنده
کارما راه میندازه بدون هیچ توقعی
نه کمه نه زیاد
مطمئنم فقط و فقط برای خودمه و بس اونم برای همیشه

[ 20 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 22:2 ] [ امین ]

  آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی سهراب MJ از زدبازی به نام اون یکیو میخواد که پیشنهاد می کنم هیچ جوره از دستش ندید. + 2 کیفیت منفاوت+

 




Right Click & Save Target As





www.RapFa.com

[ 17 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 20:18 ] [ امین ]

پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند

 

ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید :

 

 

 

بهت گفته باشم ، تو هیچی نمی شی ، هیچی

 

 

 

مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت ،

 

 

 

آب دهانش را قورت داد

 

 

 

خواست چیزی بگوید اما ، سرش را پایین انداخت و رفت

 

 

 

 

 

برگه مجتبی ، دست به دست بین معلم ها می گشت

 

 

 

اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود

 

 

 

امتحان ریاضی ثلث اول :

 

 

 

سئوال : یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید

 

 

 

جواب : مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما

 

 

 

سئوال : عضو خنثی در جمع کدام است ؟

 

 

 

جواب : حاج محمود آقا ، شوهر خاله ریحانه

 

 

 

که بود و نبودش در جمع خانواده هیج تاثیری ندارد

 

 

 

و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند

 

 

 

سئوال : خاصیت تعدی در رابطه ها چیست ؟

 

 

 

جواب : رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم

 

 

 

بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست

 

 

 

 

 

معلم ریاضی اشکش را با گوشه برگه مجتبی پاک کرد و ادامه داد

 

 

 

سئوال : نامساوی را تعریف کنید

 

 

 

جواب : نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران

 

 

 

اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد ، الهی که نباشد

 

 

 

سئوال : خاصیت بخش پذیری چیست ؟

 

 

 

جواب : همان خاصیت پول داری است آقا

 

 

 

که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی

 

 

 

و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی

 

 

 

سئوال : کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است ؟

 

 

 

جواب : خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد

 

 

 

برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ،

 

 

 

که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود

 

 

 

 

 

معلم ریاضی ، ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت

 

 

 

مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود ،

 

 

 

برگشت با صدای لرزانش فریاد زد

 

 

 

آقا اجازه : گفتید هیچی نمی شیم ؟ هیچی ؟

 

 

 

بعد عقب عقب رفت ، در حیاط را بوسید

و پشت در گم شد

 

از هنگامه ی زندگی

[ 17 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 1:17 ] [ امین ]

سلام دوستان.آپ امروز آموزش وصل شدن به انترنت از طریق گوشی هست.یعنی از گوشی به عنوان مودم بی سیم برای وصل شدن به اینترنت استفاده کنیم.این روش بسیار ساده و کم هزینه ست مخصوصا برای کسایی مثه خودم که دوست دارن با کمترین هزینه ساعتها از اینترنت استفاده کنن.

من خودم  اینطوری اینترنت میام و تا الان باورتون میشه 1 ثانیه هم اینترنتم قطع نشده و همیشه اینترنت دارم هزینشم که فوق  العاده پایینه با یک کارت شارژ هزارتومنی ایرانسل یک هفته تا 10 روز از اینترنت هر استفاده ای که بخوام میبرم!! من خودم گوشیم نوکیا هست و تا حالا گوشیهای دیگه رو امتحان نکردم و از کسی هم نشنیدم که استفاده کرده باشه اما نوکیا سرعتش از همه بالاتره...!!

برای شروع به یک گوشی مدل نوکیا با کابل یو اس بی و برنامه Nokia PC Suite که لینک دانلودشا پائین متن براتون گذاشتم و یک کارت شارژ ایرانسل نیاز داریم.البته برنامه Nokia PC Suite رو ممکنه بعضیها تو سی دی کارتون خرید گوشی داشته باشن ویا میتونن از خدمات کامپیوتری ها تهیه کنن!!

               

 

 

 

[ 15 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 13:49 ] [ امین ]

ادب: یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد

ازدواج: قمار زندگی است و در قمار برد با کسی است که بیشتر تقلب کند

اوراقچی: تنها موجودی که زنان را بهترین راننده می دانند

بوسه: تصادفی که فقط یک سیلی به ادم ضرر میزند

20سالگی: دورانی که پسر ها دنبال معشوقه میگردند ودخترها دنبال شوهر

چشم: عضوی که چشم چرانها به ان ارتراق میکنند

دوران مجردی: دورانی که برای مردها معمولا بعد از ازدواج شروع می شود

رفیق: کسی که همیشه به شما مقروض است

سوئ ظن: سعی در دانستن چیزی که بعدا انسان ارزو می کند که ای کاش انرا نمی دانست

سرخ پوست: مرد خوشبختی که وقتی زنش او را می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود

هالو: شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد

الکل:  مایع گرانبهاییکه همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را

ایده ال:  شوهری که بتواندبا زنش به همان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد 

رفتار کند

خسیس : کسی که وقتی خانه اش اتش می گیرد برای اینکه پول تلفن ندهدتا اداره اتش 

نشانی بدود

خوش بین:  مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت

سینما : جایی که پشت سر شما حرف میزنند

عشق : دردسری که برای فراموش کردن ان باید عشق تازه ای پیدا کرد

سنجاق قفلی:  تنها قفلی که بدون کلید باز میشود

مرد مجرد:  کسی که هنوز عیبی دارد ولی خود نمی داند 

[ 14 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 11:2 ] [ امین ]


نسل خوابيدن با اس ام اس
نسل درد و دل با غريبه هاي مجازي
نسل "غيرت" روي خواهر ، "روشنفکري" روي دختر همسايه
نسل کادو هاي يواشکي
نسل خونه خالي و دعوت شام
نسل صف و دعوا
نسل تف ، وسط پياده رو
نسل هل ، توي مترو
نسل " شينيون " زير روسري
نسل شرت play boy هنگام سجده
نسل کارگران پير "مورنگ کرده" براي جواني و پيشنهاد کار
نسل شارژهاي اينترنتي
نسل copy , paste
نسل جمله هاي کوروش و دکتر
نسل فتوشاپ
نسل ترس از رقص نور ماشين پليس
نسل سوخته ، نسل من ، نسل تو

[ 14 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 10:56 ] [ امین ]

گاو ماما میکرد،گوسفند بع بع میکرد،سگ واق واق میکرد همه باهم صدا می زدند حسنک کجایی؟

شب شده بود اما حسنک هنوز به خانه نیامده بود.حسنک مدتهای زیادی است که به خانه نمی اید.

او به شهر رفته و در انجا شلوار جین و تی شرتهای تنگ به تن میکند.

او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی اینه به موهای خود ژل می زند،موهای حسنک دیگر مثل پشم

گوسفند نیست،چون او موهای خود را گلت میکند.

دیروز که حسنک با کبری چت می کرد کبری به او گفت که تصمیم بزرگی گرفته است،کبری تصمیم داشت حسنک را

رها کندو دیگر با او چت نکند چون کبری با پترس چت می کرد،پترس همیشه پای کامپیوتر نشسته بود و چت می

کرد.

پترس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد میکرد چون زیاد چت کرده بود او نمی دانست که سد تا چند لحظه

دیگر میشکند،سد شکست و پترس در حال چت کردن غرق شد.

کبری تصمیم گرفت برای مراسم تدفین پترس با قطار به ان سرزمین برود اما کوهها ریزش کرده بود،ریز علی دید که

کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت،ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در اورد،ریزعلی چراغ قوه

هم داشت اما حوصله دردسر نداشت.

قطار به سنگها برخورد کرد و منفجر شدو کبری و همه مسافران مردند اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت،خانه مثل

همیشه سوت و کور بود،الان چند سالی هست که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان نا خوانده ندارد،او حتی

مهمان خوانده هم ندارد،او اصلا حوصله مهمان ندارد،او پول ندارد تا شکم مهمانها را سیر کند،او در خانه تخم مرغ و

پنیر دارد و گوشت ندارد،او اخرین بار که گوشت خرید چوپان دروغگو به جای گوشت گوسفند به او گوشت خر انداخت.

اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد.

وبه همین دلیل است که دیگر کتاب های دبستان ان داستانهای قشنگ را ندارند.

 

[ 10 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 1:11 ] [ امین ]

   آهنگ جدید و احساسی از علیشمس به همراهی melanie به نام فازت چیه؟  با شعر و ملودی ساسی مانکن، پیشنهاد میکنم از دست ندید. +3 کیفیت متفاوت+

(پخش اختصاصی ف.د.د)




 


 
mp3 32

 

Download

[ 6 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 20:55 ] [ امین ]

دیشب خواب دیدم دوست دخترم رفت زیر تریلی هیژده چرخ ،گوشت چرخ کرده شد...
  با داد از خواب پریدما!!!
نیم ساعت فقط میلرزیدم! گوشی و ورداشتم بهش زنگ بزنم دیدم شارژم صفر شده!  داشتم روانی میشدم، هی خودمو به در و دیوار میکوبیدم!
.
.
...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعد یهو یادم اومد که من اصن دوست دختر ندارم !..

 

[ 1 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 17:58 ] [ امین ]

کـی میـگه مـــــرد گــــریه نمیکنـه؟؟

بعضی مــــوقع ها اینقدر سخته کـه باید مـرد باشی تابتونی گـریه کنی..

.....................................................

[ 27 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 21:23 ] [ امین ]

آهنگ جدید و فوق العاده زیبای امیر تتلو  به نام کمک کن با شعر وملودی امیر تتلو و با تنظیم و میکس مستر امیر دیوا پیشنهاد میکنم به هیچ عنوان این آهنگ رو از دست ندین (پخش اختصاصی ف.د.د)

به مناسبت ایام سوگورای
http://dl.120rapfa.com/modir/6/2/Tataloo0.jpg



Save Target AS

Download

www.RapFa.com

[ 25 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 13:55 ] [ امین ]

آهنگ جدید و فوق العاده زیبا از امیر خلوت به همراهی مـائد به نام دیر یعنی حالا، با آهنگسازی فوق العاده نوید میرزائی و میکس و مستر فوق العاده محمد افضل (مرکز رکوردز)، کار بسیار زیبا و شنیدنی شده، پیشنهاد میکنم به هیچ عنوان از دست ندید

 

Save Target As

Download


www.RapFa.com

[ 25 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 13:30 ] [ امین ]

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند،
داستان کوتاهی تعریف کرد:
یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. انان وقتی به بالای تپه رسیدن درجا یک ببربزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››
قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی وحشتناک انجام دهد یا فرار کند،پدرم با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم بود

 

[ 24 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 23:7 ] [ امین ]

این گلهای زیبا تقدیم به همه ی دوستان ...

 


ممنونم از اینکه به وبم سر میزنید و مطالبمو دنبال میکنید ...

 

 

منم تنها به عشق شما عزیزانه که میام و مطلب میذارم ...

 

 

مرسی از همراهی همیشگیتون دوستان عزیزم ...

 

 

یکایک شما آبجی ها و داداشای عزیزم و دوست دارم ...

 

 


امیدوارم همیشه سربلند و سالم و موفق ببینمتون

کوچیک همتون امین


[ 22 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 23:57 ] [ امین ]

مرد ایرانی به همراه پسر دبستانیش به اروپا سفر کرده بودن.اونا وقتی داشتن تو پیاده رو قدم میزدن پسر دید که

یک ماشین وقتی میخواست از چهار راه عبور کنه چراغ قرمز شد و اون با اینکه هیچ ماشین وعابری سد راهش نبود 

سر جاش توقف کرد و منتظر سبز شدن چراغ شد.                                                                      

پسر  با دیدن این صحنه از پدرش پرسید:بابا چرا اون ماشین وایستاد و رد نشد؟!!

پدرش جواب داد:پسرم اون آقا قانون رو رعایت کرد.

پسر بلافاصله پرسید بابا قانون چیه؟ همونیه که تو کشور ما تو کتاباست؟

پدرش کمی مکث کرد و گفت: آره بابا قانون همونیه که تو کشور ما فقط تو کتابهاست!!

[ 20 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 19:59 ] [ امین ]

نام : كمال    

كلاس :دوم دبستان    

موزو انشا : عزدواج!   

هر وقت من یك كار خوب می كنم مامانم به من می گوید بزرگ كه شدی برایت یك زن خوب می گیرم.

تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.
حتمن ناسرادین شاه خیلی كارهای خوب می كرده كه مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم كه اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشكلات انسان را آدم می كند.
 در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.
از لهاز فكری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فكر ندارد كه به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند كه كارشان به تلاغ كشیده شده و چه بسیار آدم های كوچكی كه نكشیده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد دیگر كسی از شوهرش سكه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید
من تا حالا كلی سكه جم كرده ام و می خواهم همان اول قلكم را بشكنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.  
مهریه و شیر بلال هیچ كس را خوشبخت نمی كند.
همین خرج های ازافی باعث می شود كه زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود.
دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی كم بوده كه نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق كرده ایم كه بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمكی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می كند!

اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یك زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یك خانه درختی درست كردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شكست. از آن موقه خاله با من قهر است.
قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می كند بعد آشتی می كند ولی اگر دعوا كند بعد كتك كاری می كند بعد خانومش می رود دادگاه شكایت می كند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!
البته زندان آدم را مرد می كند.عزدواج هم آدم را مرد می كند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!


این بود انشای من.

[ 19 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 23:2 ] [ امین ]

موزیک ویدئوی جدید و فوق العاده زیبای رضا پیشرو به نام قبرستان هیپ هاپ با کارگردانی کسری شجاعی پیشنهاد می کنم این موزیک ویدئو فوق العاده قوی رو از دست ندید

 

ورژن اصلی ویدئو باکیفیت HD 720

 

 

Save Target As

Video

Download HD

Download HQ

Download 3GP

 

 

[ 18 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 23:13 ] [ امین ]

بعد از مدتی سکوت موزیک ویدئو جدید و فوق العاده زیبا از یاس به همراهی آمین به نام وقت رفتن پیشنهاد می کنم به هیچ عنوان این موزیک ویدئو فوق العاده قوی رو از دست ندید

 

 

 ویدئو

Download HD

Download HQ

 

موزیک

Download

[ 18 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 22:56 ] [ امین ]
[ 17 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 19:3 ] [ امین ]

[ 15 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 23:0 ] [ امین ]

سلام دوستهای گلم.امروز یه مطلب طنز اوردم تا شاید بتونم لبخند رو لبهای خوشکلتون بیارم پیشنهاد میکنم بخونید.

بعد از اجرای موفقیت آمیز طرح تفکیک جنسیتی درسراسر اماکن خصوصی وعمومی کشور ؛

به بررسی روند رشد و نمو یک کودک(پسر) از مهد کودک تا پیری میپردازیم :

اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در

حال برگشت از مهد کودک است.

در مسیر برگشت از مهد کودک :

1-لضا لضا (همان رضا ) من مامانم میخواد لنج (گنج) طلا بیاره ها

رضا : مامان چیه ؟!

2-سه سال بعد در مسیر رفت به مدرسه داخل سرویس مدرسه

راننده رو به بچه های داخل سرویس :

همه زود چشاشونو ببندن داریم از کنار یه مدرسه دخترانه رد میشیم!

جواد : رضا رضا ، دختر چیه ؟

3-پنج سال بعد از 3 سال ؛ زنگ تفریح ؛ مدرسه راهنمایی

رضا : جواد من دیشب از بالای پشت بوم یه چیزی تو حیاط خونه همسایه دیدم.!!

جواد : چی ؟

رضا : دختر ! دختر ! بالاخره دیدم

جواد : جون مادرت ؟! یالاه بگو چه شکلی هستن اینا !

4- چهارسال بعد از قبلی! سرکوچه جواد اینا

رضا : جواد چیکار داشتی گفتی زود بیا

جواد : رضا دیشب یکی به گوشیم زنگ زد.

صداش خیلی عجیب غریب بود.

یواشکی حرف میزد و میگفت یه دختره و از من میپرسید آیا پسرم ؟!

رضا : تو چی گفتی ؟

جواد : گفتم آره پسرم و بعدش دختره غش کرد !

5- شش سال بعد ؛ دانشگاه

جواد : رضا راسته میگند پشت این دیواره پر از دختره ؟!

رضا : آره منم شنیدم.میشنوی دارن میخندن! مگه اونا هم میخندن ؟

-6چند سال بعد ، شب خواستگاری

جواد : ببخشید یعنی الان شما واقعا یه دخترید ؟!

7-چند ماه بعد ، شب ازدواج

جواد : خوب الان باید چیکار کنیم ؟!

خانم : هیچی دیگه ،خسته ایم باید بخوابیم.شما هم برو تو اتاق خودت بخواب!

8-خیلی سال بعد ، دوران کهولت

جواد : دیشب مادر خدا بیامرزم به خوابم اومد گفت نمیخواهید بچه بیارید ؟

خانم : از کجا بیاریم.تو جهیزیه من که بچه نبود ، تو چرا نخریدی یه دونه ؟

9-خیلی سال بعد

نسل ایرانی منقرض شد

[ 15 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 22:53 ] [ امین ]

من همون دیوونه ایم که هیچوقت عوض نمیشه...!!


همونی که همه باهاش خوشحالن اما کسی باهاش نمی مونه...!!


همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میكنن...!!


همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تكیه گاهی نیست...!!


من همونــــــم


[ 15 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 1:2 ] [ امین ]

شیر نری دلباخته ی آهوی ماده شد.
شیر نگران معشوقه بود و میترسید به وسیله ی حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،
شیری را دید که به آهو حمله کرد.
...فوری از جا پرید و جلو آمد.
دید ماده شیری است.
چقدر زیبا بود، گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است.
همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد

[ 11 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 16:26 ] [ امین ]

دهقان فداکار پیر شد...چوپان دروغگو عزیز شده

شنگول و منگول گرگ شدن...کوکب خانم حوصله مهمون رو نداره

کبری تصمیم گرفت دماغشو عمل کنه...روباه و کلاغ دستشون تو یک کاسه است

حسنک گوسفنداشو ول کرد و تو شرکت آبدارچی شد

آرش کمانگیر متعاد شد

شیرین ، خسرو و فرهاد رو پیچوند و با دوست پسرش رفت اسکی

رستم و اسفندیار اسب هاشونو فروختن و با موتور میرن کیف قاپی

سیاستمدارانمون در زندانن........دزدا و قاتلا و روحانیون و مذهبی هامون سیاستمدار شدن

دهقان فداکار پیر شد...چوپان دروغگو عزیز شده

شنگول و منگول گرگ شدن...کوکب خانم حوصله مهمون رو نداره

کبری تصمیم گرفت دماغشو عمل کنه...روباه و کلاغ دستشون تو یک کاسه است

حسنک گوسفنداشو ول کرد و تو شرکت آبدارچی شد

آرش کمانگیر متعاد شد

شیرین ، خسرو و فرهاد رو پیچوند و با دوست پسرش رفت اسکی

رستم و اسفندیار اسب هاشونو فروختن و با موتور میرن کیف قاپی

سیاستمدارانمون در زندانن........دزدا و قاتلا و روحانیون و مذهبی هامون سیاستمدار شدن

چه بر سر ما ایرانی ها اومده؟
[ 10 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 16:38 ] [ امین ]

حقیقت دارد،
تو را دوست دارم.
در این باران می‌خواستم تودر انتهای خیابان نشسته باشی،
من عبور کنم،سلام کنم،
لبخند تو را در باران،می‌خواستم،
می‌خواهم تمام لغاتی را که می دانم برای تو به دریا بریزم،
دوباره متولد شوم،
دنیا را ببینم،
رنگ کاج را ندانم،
نامم را فراموش کنم!
دوباره در اینه نگاه کنم،
ندانم پیراهن دارم،
کلمات دیروز را،امروز نگویم،
خانه را برای تو آماده کنم،
برای تو یک چمدان بخرم،تو معنی سفر را از من بپرسی،
لغات تازه را از دریا صید کنم،لغات را شستشو دهم،
آنقدر بمیرم تا زنده شوم ...!

[ 8 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 11:13 ] [ امین ]


یک پدر و مادر در حال بوسیدن و خداحافظی از دخترک مرده شان هستند

شما متعجب خواهید شد اگر بدانید چرا تمام کادر پزشکی مشغول تعظیم

و احترام به این پدر و مادر هستند،چون در کمتر از یک ساعت در اتاق

کناری دو تا کودک توانایی زندگی دوباره یافتند که علتش کلیه و کبد اهدا

شده این دختر کوچک بود

 

برای محبت و کمک کردن به بقیه خیلی لازم نیست بشناسیمشون و یا اینکه

امکانات و پول و وقت زیادی داشته باشیم.


فقط کافیه یه دل بزرگ داشته باشیم

[ 6 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 23:15 ] [ امین ]

پدر نشدم ولی درک میکنم یه جورایی ... سخته !!

«« خدایا هیچ پدری رو شرمنده بچش نکن »»


[ 6 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 23:10 ] [ امین ]

این کودکان سرطان دارند. یکی از فوتبالیستهای مردمی کشورمون با دیدن این عکس هزینه مداوی چند بچه سرطانی رو به عهده گرفت درود بر شرفش

واسه سلامتی هر چه زودتر این بچه دعا کنید

[ 6 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 22:59 ] [ امین ]

امروز صبح یه اس اومد بهم نوشته بود سلام آقا امین؟
گفتم بله شما؟
گفت هانی هستم دوست چند سال پیشت میخوام دوباره با هم باشیم! گوشی رو خاموش كردم سیم كارتمو عوض كردم
-
-
-
-
-
-
-
-
-
اونی كه میزاره میره و دوباره بر میگرده از خوبیش نیست! واسه اینكه مثه منو نتونسته پیدا كنه!

صلوات محمدی بفرستین

[ 3 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 22:25 ] [ امین ]

(▓▓▓(̅(َ_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_ََ̅_ََ(َ)ڪے~~~
دوست دارم الان یکی بغلم کنه بگه چته دیوونه بیا این یه نخ سیگارو بکش
.
.
.
.
.
.
.
.
.

منم بگم پاشو برو گمشو کثافته آشغال ناباااب

[ 3 / 8 / 1391برچسب:, ] [ 21:59 ] [ امین ]

خسته ام...خسته...

نان آوری كوچكم

سیب هایم را می خرید تا به خانه بازگردم؟؟؟

من هم همانند توهستم....با یك تفاوت....

فقر مرا زود بزرگ كرده است...!!!


[ 29 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 18:20 ] [ امین ]


آب گران شد !
برق گران شد !
گاز گران شد !
یارانه ها رو نقدی کردند !
نان گران شد !
تخم مرغ گران شد !
هزار میلیارد تومن کلاهبرداری شد!!
3000 میلیارد تومن اختلاس کردند !!
سکه 1500000 هزار تومن شد !
دلار پرواز کرد !!!!!!!
مشکل اشتغال حل نشد !!

و ما تنها کاری کردیم این بود که جک ساختیم … جک ساختیم …

و خندیدیم و خندیدیم(نخندیم چیکار کنیم؟؟؟)


[ 28 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 11:29 ] [ امین ]

فاجعه انسانی در راه است.مرگ کودکان ، زنان و .. بر اثر سرما

مناطق زلزله زده آذربایجان دیشب بدون وسایل گرمایی مناسب سرمای منفی3 درجه را به جان خریداند و دولتمردامون هم که بابا بی خیال...!!!!واسشون دعا کنیم!!


[ 28 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 11:14 ] [ امین ]

رفتم نشستم کنارش..
گفتم: برای چی نمیری گلات رو بفروشی؟
گفت:بفروشم که چی؟ تا هفته قبل میفروختم که با پولش ابجیمو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد .. بعد با گریه گفت:تو میخواستی گل بخری؟
گفتم:بخرم که چی؟ تا دیروز میخریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...! اشکاشو که پاک کرد,
یه گل بهم داد با مردونگی گفت: بگیر باید از نو شروع کرد تو بدون عشقت,من بدون خواهرم ‏ ‏. . .


[ 26 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 13:7 ] [ امین ]

سلام رفقا..!خوبین؟؟ بابا ای ول داره خداییش..دمشون گرم این بچه های تیم ملی..حال کردم خداییش به قول بچه محلا کره رو پارش کردیم...بازی باحالی بود واقعا حال کردم.در کل رو بازی سوار بودیم ولی نزدیک بود شیطنت مسعود کار دستمون بده!!

این رفیقم صبح اومده بم میگه می بازیم!!!!!بهش میگم داداش این حرفا چیه؟؟اینا به ما نمیخورن..!!

مگه میشه ایران علی کریمی رو داشته باشه و نبره؟؟؟البته تو بازی نبود یعنی اصلا نیازی نبود بیاد و بقیه بروبچ بودن و نیازی نبود علی خودشو به زحمت بندازه.آهان راستی دم مهدی هم گرم با اینکه زیاد باش حال نمیکنم اما بازم دمش گرم چند تا موقعیت اونا رو گرفت..

چندتا عکس باحال هم گذاشتم حالشو ببریین...!!!!

 


[ 25 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 23:17 ] [ امین ]

سلام دوستان,امروز یه با یه آپ متفاوت اومدم!!آهنگ جدید محمد بی باک به اسم "این نیز بگذرد" که یکی از آهنگهای آلبوم  EMA هست.موضوع این آهنگ وضعیت امروزی مملکت ماست که محمد اونو به سبک رپ در آورده!!          پیشنها میکنم حتما دانلود کنین...!!حجمش خیلی کمه وتو کمتر از 30 ثانیه دانلود میشه...

                  

این هم متن آهنگ:

زیراب زدنامون رشد دیده
دلرحمی ها خشکیده
اشکامونم دروغیه
مثه زاینده رود مثه ارومیه
روحامون اوج نمی گیره مثه سی یکصد و سیه
خبرنگارایی که سقوط کردن
تو دلامون آشوبه
اما لبامون سکوت کردن
خوشیامون مثل عزا فقط
جوونا فضانورد
ضعفامونم می ندازیم پای قضا قدر
هر روز و هر شبمون که تکراریه
کپی پیسته لامصب حتی هر یک ثانیه
و از وقتی این اسمو به من دادنش
از وقتی یادمه
خرابکاری زیاد کردم تو گذشته
اما امروز چی ؟ همه اونا گذشته
شکستن شیشه ی همسایه با توپ
فرار از سایه تا نور
تصادف بی گواهینامه
هه تجدیدای کارنامه
یادم میاد تراشکاری توی بازار
یا جواب کنکور آزاد
طاقت من سر اومد طاقت تو چی ؟
می گذرن ثانیه ها روی این ساعت مچی
خاطراتم مثل عکس
قد ِ یه چشم باز و بست
از تو مغزم از تو ذهنم
می گذرن می پرن از تو دستم
من تو سنم قد ِ سنم بد آوردم
صد تا باختم یکی بردم
دنیا یادم داد بی رودرواسی
این مطلبو تو دوران سربازی
توی تنبیه و ..........
زیر لب بگو تو هی
این نیز بگذرد

تو هر فرصتم به روزگار غر زدم
از همه آدمایی که بهترین شانسامو بُر زدن
آدمایی که منو دور زدن رکب زدن بلوف زدن و اما این نیز بگذرد
من ناراحت نیستم از این خوشیای زودگذر
از رو بدیا یا پل می زنم یا که زیرگذر
همیشه با خودم اینو تکرار می کنم
این نیز بگذرد
این نیز بگذرد

همه روزا آرزوها شده شب و ..
خدایا وقت داری بزنیم با هم گپ و گفت ؟
هر کی دو رنگ تر میشه پر رنگ تر
سو استفاده که کرد میشه فورا دک
پس من موندم و روزگار و خنده های عصبی
چون نمونده از اون یکی بنده هات که اثری
آره باخت میده هر کی نکرد دو رویی
در عوض برده بند پ ینی پول پارتی پررویی
پس هدفم طرفم ..
کلمه م قلمم پژمرده
دلم و حسم زخم خورده
منم یه افسرده
که نادونه خودشو عقل کل دونسته
رفاقتای اینجا بدتر از گل کوئسته
هر کی به فکر خودشه
خیالتم جمع گیر بیفتی استفاده نمی کنه از بُرشش
چاشنی چرخیدن آسمون و زمین سوده
نگران چی ای ؟ تا بوده همین بوده

تو هر فرصتم به روزگار غر زدم
از همه آدمایی که بهترین شانسامو بُر زدن
آدمایی که منو دور زدن رکب زدن بلوف زدن و اما این نیز بگذرد
من ناراحت نیستم از این خوشیای زودگذر
از رو بدیا یا پل می زنم یا که زیرگذر
همیشه با خودم اینو تکرار می کنم
این نیز بگذرد
این نیز بگذرد

من تو دلا برفی
من تو بلاتکلیف
کارمونه همواره جنگ
دلامونم انبار سنگ
بالاسریمون سر نسل ما قمار کرد
از فرداش تا آسمون قیمت دلار رفت
سر انگشتی بشین و چک کن خودت
دار و ندارت الان ارزشش یک دومه
هه شب خوابیدیم صب که شد
شهر من شهر تو شهر ما که شوکه شد
از جنگ بین ایرونیات گرونیا
حتی سر یه قرونیا
گله داریم از بی خوشی
همزمان قهرمانامونو داریم می کشیم

خلاصه نگاه به گذشته منو به فکر وا می داره
سختی راحتی هر کدوم یه تایمی داره
امروز اگه لم دادی رو بالشای پر
آماده باش واسه ی چالشای بد

تو هر فرصتم به روزگار غر زدم
از همه آدمایی که بهترین شانسامو بُر زدن
آدمایی که منو دور زدن رکب زدن بلوف زدن و اما این نیز بگذرد
من ناراحت نیستم از این خوشیای زودگذر
از رو بدیا یا پل می زنم یا که زیرگذر
همیشه با خودم اینو تکرار می کنم
این نیز بگذرد
این نیز بگذرد

DOWNLOAD

[ 18 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 20:15 ] [ امین ]

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺷﻤﺎﺭﻣﻮ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﻣﯿﮕﻪ :ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺸﻢ، ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﺑﮕﯽ ؟

ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺬﺍﺭ ﯾﻪ ﺷﻮﺧﯽ آﺑﺪﺍﺭ ﺑﮑﻨﻢ، ﺍﻭﻝ ﮐﺎﺭﯼ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ

ﮔﻔﺘﻢ:ﺳﯿﺪ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭﯼ ﻫﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ،

امری باشه در خدمتگزاری حاضرم همشیره گرامی .

ﺍﻻﻥ 3 ﻫﻔﺘﺲ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺧﺎﻣﻮﺷﻪ

 

سه تا مرد مست سوار تاکسی شدن..
در رو که بستن ، راننده دید خیلی مستن ، سریع ماشین رو روشن کرد ،بعد زود
خاموش کرد گفت:
مسافران عزیز رسیدیم به مقصد..!
مرد اولیه پول میده پیاده میشه...
... مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه !
... ... مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده !
راننده میگه چرا میزنی..؟
اونم میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری..!
داشتی هممونو به کشتن میدادی مردیکه

 

مردم میگن که نوشیدن شیر شما رو قویتر میکنه, 5 لیوان شیر بخورین و ببینین که آیا میتونین دیوار رو جا به جا کنین؟
نمیتونین؟
.
.
.
.
.
حالا 1 لیوان ویسکی بخورین!
دیوار خودش واستون جا به جا میشه

 

کلی پول نرم افزار میدی بعد قبل نصب میپرسه آیا قوانین ما رو قبول داری ؟
خب مثلا فرض کن من قبول نداشته باشم چه غلطی میتونم بخورم ؟ پول دادم باس نرم افزارو نصب کنم دیگه … بگم قبول ندارم که نمیزاری نصب کنم … ! والااااااا …


دختری که مسخره بازی درمیاری نیگات می کنه و چشمهاش برق می زنه و زیر لب می گه عزیزم...!! دختری که روسری بد رنگ رو که براش خریدی سر می کنه و میاد به دیدنت...!! دختری که وقتی قدم می زنید و یه پسر خوش تیپ تر می بینه، خودش رو بیشتر می چسبونه بهت...!! دختری که وقتی از همه شاکی هستی و داد می زنی ، هیچی نمی گه، فقط آروم دستتو می گیره...!! دختری که تولدش براش یه شاخه گل می خری ، با به لبخند غمگین می گه مهم خودتی...!! ا
.
دختر نیست :))) فرشته است لامصب :))) قدرشو بدونید ...?:




ادامه مطلب
[ 15 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 12:48 ] [ امین ]

دنبال کسی میگردم که
توی بهار که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل بگم:میای بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟
در جوابم فقط بگه: نیم ساعت دیگه کجا باشم.

توی تابستون: میای بریم خیابون تا هر جا شد قدم بزنیم؟
فقط بگه: ناهار اونجایی که من میگم.

توی پاییز: میای صدای ناله ی برگای پارک ناژوون رو در بیاریم خش خش صدا بدن؟
فقط بگه: دوربینتم بیار.

توی زمستون: سکوت صفه منتظر با یه عالمه مه،بپرسم: میای که؟
در جوابم بگه : یه جفت دستکش میارم فقط . یه لنگه من یه لنگه تو.
سر اینکه دستامون تو جیب کی باشه، بعدا تصمیم میگیریم.


[ 10 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 22:28 ] [ امین ]


آدم های خسیس نابینا هستند چون فقط طلا را می بینند...

آدم های ولخرج نابینا هستند چون امروزشان را می بینند...

آدمهای کلاهبردار نابینا هستند، چون خدا را نمی بینند...

آدم های شرافتمند نابینا هستند چون کلاهبردارها را نمی بینند...

خود من هم نابینا هستم چون حرف می زنم اما نمی بینم که شما

گوشهایی شنوا ندارید...


" مردی که می‌خندد / ویکتور هوگو "

[ 9 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 18:51 ] [ امین ]

امام على علیه‏السلام :

بدترین مردم كسى است

كه

خطاى دیگران را نبخشد

و

عیب را نپوشاند.

.....................
غررالحكم، ج4، ص175، ح5735

 

[ 7 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 15:31 ] [ امین ]

مرد بودن حاصل جمع يک سري خصوصيات و منش انساني ست!


اما " نر " بودن حاصل جمع يک سري فعل و انفعالات ژنتيکيه!


براي مرد بودن مردونگي لازمه !


چه بسيارند بانواني که با دلسوزي و فداکاري و لوطي منشي


به ما درس مردونگي ميدهند!


[ 4 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 10:34 ] [ امین ]

کم نویسین!!

کم ابر دیین!!

گشتر ترا دوست دارین...

.

.

.

کمتر می نوسم!!

کمتر حرف میزنم!!

بیشتر دوستت دارم....

amin cj

 


[ 3 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 9:57 ] [ امین ]

هیچ انسانی شایسته نیستــــ

اینگونه زندگی کند.

چه فرقی میکند اهل کجاستــــ...!!....

به چه زبانی صحبتــــ میکند

و یا به چه چیزی معتقد استــــ؟!

او انسان است و باید از حقوق انســـانی برخوردار باشد...

√ الهـــی قربونـــ اون خندهــ هاشونــ برم....با این اوضاعــ چه خوشگل می خندنـــ

√ خاک بر ســـــر ناشـــکر منــــــ

 

[ 2 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 21:52 ] [ امین ]

برات پیش اومده وقتی پای تلفن باید خداحافظی کنید
اما هنوز دلتون میخواد صداشو بشنوید
یهو میگید راستی؟!
میگه : جانم...؟!
آروم میگی : دوســـتـــت دارم
آخ .... که این چند ثانیه آخر چقدر می چســـــبـــه"...

 

[ 1 / 7 / 1391برچسب:, ] [ 12:51 ] [ امین ]

یه روز دو تا معتاد با هم حرف می‏زدن. یکی از اونا گفت: شنیدی دیشب مهندش موشوی در مورد مهتادا چی گفت؟
اون یکی پرسید: موشوی دیگه کیه؟
گفت: موشوی دیگه، نخشت وژیر.
پرسید: موشوی شد نخشت وژیر؟ پش مشدق رفت؟

[ 30 / 6 / 1391برچسب:, ] [ 14:40 ] [ امین ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 22 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

می خواهی بزاری بر ی ببینی بعد تو من با کسه دیگه ایم یا فقط تو کف توام؟
امکانات وب